باقی برای تو

سیاه و خاکستری ها،غم ها و درد ها و تلخیها برای من..هرآنچه که ماند ، برای تو !

باقی برای تو

سیاه و خاکستری ها،غم ها و درد ها و تلخیها برای من..هرآنچه که ماند ، برای تو !

.................................. کدئین داری ؟!


مثل ناخدای کشتی که تو اوج طوفان تسلیم موجای وحشی میشه..

مثل یه جراح قلب که بعد از عمل, عرق پیشونی شو پاک می کنه و با رنگ پریده و صدای لرزون میگه ..من واقعا متاسفم..

مثل مجسمه سازی که یه ضربه فقط یه ضربه ی اضافه باعث میشه زحمت چندین ماهش هدر بره ...

مث نقاشی که تو آخرین قلم زدنش به خاطر یه بی دقتی رنگ پخش میشه رو بومش..

مث بازیگر تئاتر که تو اوج بازی یه سوتی میده که گند میزنه به نقشش و حس بازیگرای دیگه و تماشاچیا..

تسلیمم...و خسته.....!!

 " "